mahani
نگارش در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1398برچسب:, توسط jahan

 

      سلام

  خوش اومدین

ممنونم که سر زدین

امیدوارم که بهتون خوش بگذره

منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم.

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net 

نگارش در تاريخ پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:, توسط jahan

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRa1bYejUZi77193OhXMJfCi7jry9rt9zdrZC70Uxx1AiKACMRe

معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود ...

و دستانش به زیر پوششی از گرد ...
پنهان بود ....

 ........ ولی آخر کلاسی ها 
لواشک بین خود تقسیم می کردند ....


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, توسط jahan

http://axgig.com/images/06260874210931047102.gif

آدمی درآغوش خدا غمی نداشت
پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت
دل از خدا برید و در زمین نشست
صدبار عاشق شد
و دلش شکست.
به هر طرف نگاه کرد
راهش بسته بود
یادش آمد یک روز
دل خدا را شکسته بود...

نگارش در تاريخ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

http://rezasafe.com/blog/wp-content/uploads/2012/10/mehdi-akhavan-sales.jpg

شب است


    شبی آرام و باران خورده و تاریک


               کنار شھر بی غم ، خفته غمگین ، کلبه ای مھجور

 

بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

http://kamyab.ir/wp-content/uploads/2013/02/gonjeshkWwW.Kamyab.IR_.jpg

نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد ...

و خوشا به حال گنجشکان سرفراز

نگارش در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

http://upload.tehran98.com/images/1hrdz5vgp89jq1gv12az.jpg

چه غریب ماندی ای دل! نه غمی ، نه غمگساری
نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظار...

 

بقیه در ادامه مطلب...

 

 

 


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

نگارش در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

 ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

 آسمان تو چه رنگ است امروز؟

  آفتابی ست هوا؟

  یا گرفته است هنوز ؟

 

بقیه در ادامه مطلب...

 


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, توسط jahan

در بندر آبی چشمان

 باران رنگ های آهنگین دارد


بقیه در ادامه...

 


ادامه مطلب...
نگارش در تاريخ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, توسط jahan

 

دلم برای بالا رفتن از درخت آلبالو تنگ شده.

دلم می خواهد بخوابم و وقتی بیدار شوم ببینم تمام روزهایی که گذشت خواب بوده ام...

 

بقیه در ادامه مطلب...

 


ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد